آشنایی با انرژی کیهانی و معنوی ریکی

ریکی دانش شفا بخش و متعادل کننده روح است
همانطور که می دانید و دانشمندان علم فیزیک و متا فیزیک ثابت کرده اند:
آنچه که جهان را تشکیل داده است انرژی است .
انرژی غیر قابل رویتی در سراسر بدن ما جاری است. این انرژی اساس زنده بودن و مردن ما است .
این انرژی حدود 2500 سال پیش توسط افراد مقدس معنوی و هنرجویان شفا کشف شد.
اسامی زیادی توسط همین افراد به این انرژی داده شده است
اسامی مانند “چی” (درچین) “پرانا” (در هند) “کا ” (در مصر)
نیروی پنجم و…..
کشف مجدد این دانش در اواسط قرن 19 میلادی دانشمندان را بر آن داشت پیرامون نیروهای شفا بخش این انرژی تحقیق کنند و هم اکنون دانشمندان در حال درک اسرار بسیار نهان این انرژی در افزایش سیستم ایمنی بدن و شفا بخشی آن هستند.
اما همانطور که ما فقط جسم.ذهن یا فکر نیستیم . ریکی نیز فقط انرژی نیست و در عین سادگی بسیار حیرت انگیز بوده و در بسیاری جنبه های هستی اثر گذار می باشد.
این دانش هنوز به طور کامل بهره برداری نشده است و فعلا به منظور خواص شفا بخشی آن مورد استفاده قرار می گیرد.

استاد اوسویی و رسالت سایر اساتید ریکی

ریکی دین و مذهب نیست و حتی وابسته نبودن ریکی به دین مذهب و فرقه خاصی مورد تایید قرار می گیرد.
با مطالعه در جزوات اموزشی کلاسهای ریکی یا کتابهایی که تا کنون چاپ شده است و سایت اساتید اروپایی و امریکایی شما هیچ مطلبی را که به نحوی مربوط به تبلیغ یا اشاعه دین بودیسم بشود پیدانخواهید کرد.
همانطور که می دانید استاد اوسویی یک فرد ژاپنی و بودایی و جزو یکی از شاخه های بودیسم به نام “تندایی” بود.

اوسویی مانند تمام کسان دیگری که انرژی را با تمام وجود لمس کردند و درک کردند عقاید شخصی خود را به دیگران تحمیل نکرد و برای تبلیغ بودیسم کار قابل ذکری انجام نداد.
بلکه تنها به اموزش نحوه اتصال به انرژی ریکی و منبع ان ونحوه استفاده از ان انرژی برای درمان و بهبود زندگی انسانها توجه داشت.
خانم تاکاتا برای اینکه بتواند ریکی را در غرب و بین مردمان متعصبش تبلیغ کند و از ازار و اذیت کلیسا ی مسیحی در امان باشد شایعه اینکه دکتر اوسویی یک مبلغ مسیحی بود و دکترای الاهیات از دانشگاه شیکاگو دارد را بر سر زبانها انداخت .
و این شایعه موجب شد که مردم در برابر ریکی موضع گیری حادی نکنندو ما همه به نحوی ممنون این ترفند خانوم تاکاتا هستیم.
چون اگر ریکی در اروپا و امریکا گسترش پیدا نمی کرد به دست ما هم نمی رسید و از مزایای این تکنیک نمی توانستیم برای ارتقا سطح زندگیمان استفاده کنیم.
این ترفند باعث زنده ماندن ریکی در جهان و توسعه ان به عنوان یک طب مکمل شد.
این ترفند باعث عدم مقاومت افراد متعصب به مسیح و مسیحیت شد و بستری را فراهم کرد که انها ریکی را تجربه کنند و تنها بعد از تجربه ان است که افراد می فهمیدند که هیچ تضادی وجود نداردهرچه هست لطافت و ارامش است و حتی انها را به مرحله ای نو از ادراکی کامل تر از عبادات و واجباتشان راهنمایی می کرد.
این ترفند باعث شد که کشیشان وسران مذهبی امریکا و اروپا در مقابل ریکی موضع گیری نکنند تا با گذشت زمان به انها ثابت شد مریدان و طرفدارانشان بعد از تمرینات ریکی به شیوه ای خالصانه تر خدا را ستایش می کنند.
به انها ثابت شد که مردم دیگر به خاطر ترس از جهنم یا طمع بهشت عبادت نمی کنند بلکه به خاطر شکر گزاری از خداوند عبادت می کنند.
با توجه به تحقیقی که استاد لیرند و دوستانش در ژاپن انجام داده اند قبل از دکتر اوسویی هم از واژه ریکی استفاده می شده و اوسویی نام نیرویی را که به دست اورده بود اوسویی ریکی نامید که این کاملا قابل مقایسه با سبک های جدید ریکی است که هرروزه در گوشه و کنار دنیا به مردم و ریکی کاران
معرفی می شود.
او هم تکنیکهایی را در یک معبد تندایی اموزش دیده بود و با انرژی ها مخصوصا انرژی های شفابخش کار کرده بودو بعد از مدتی تجربه و کار و تحقیق امادگی لازم را یافت که به عنوان مجرایی برای نیروها ی برتر قرار بگیرد همین اتفاقی که دقیقا در مورد سبکهای جدید ریکی می افتد و همه انها می تواند نتیجه تلاش تحقیق و تمرینات مستمر اساتید باشد که با این تلاشها امادگی لازم برای مجرای یک انرژی متفاوت بودن را به دست اورده اند و همه انها مورد توجه و احترام من و همکلاسیهایمان هستند.
به طور قطع ارواح افرادی نیازمند کمک این انرژی های نوین هستند که این انرژی ها اساتیدی را به عنوان مجرا انتخاب می کنند
و ان افراد روزی که اماده باشند استاد خویش را در نزدیکی خویش می یابند.
سوال اینجاست که اگر اوسویی به عنوان نام برای نیرویی که او را یافته بود نامی مثل
بودیسم هیلینگ پاور Buddhism Healing Power
یا
تندایی کی فورس Tendaii Qi Force
یا
هر چیز دیگری می گذاشت که به نوعی با مذهب و دینش مربوط می شدمی توانست طیف وسیعی از مردم عادی سایر نقاط دنیا را به سوی خود جذب کند؟
ایا اساتید بعدی که در تاریخچه ان دست بردند می توانستند در اسم انهم تغییرات ایجاد کنند؟
(البته استاد ی در ایران این کار را کرده و با استفاده از ریکی و اطلاعات عرفان اسلامی سبک جدیدی را
با اسمی جدید به وجود اورده که می بایست مطلبی مفصل هم در رابطه با این سبک نوشت)
ایا با گذاشتن اسم دینی خاص موجب بیدار شدن حساسیت و تعصب کور طرفداران متعصب سایر مکاتب نمی شد؟

اگراز سویی دیگر بنگریم شاید دلیل اینکه ریکی در خود ژاپن زیاد گسترش نیافته است این باشد که در ریکی اوسویی هیچ نشانی از عقاید و باورهای مردم عامی ژاپن وجود نداشته است
شاید اگر او از اسامی خدایان و مقدسین بودایی و ژاپنی استفاده می کرد بیشتر می توانست به هدفش که کمک به مردم وطنش بود برسد؟
اطلاعات صرف غرور می اورد واگاهی فروتنی می اورد چون دیگر میدانی که عدم قطعیت تنها مورد قطعی است.
نباید ریکی و همه سبکهایش در دستان ما به صورت ابزاری در اید برای جلب توجه دیگران
یا برای کسب شهرت و نام
یا برای منافع مالی صرف(فقط گرفتن)و نه تبادل
یا برای یافتن مرید و شاگردان وابسته
یا ابزاری برای کسب ماشین گرانقیمت و خانه لوکس و سایر لوازمی که برای چشم و هم چشمی استفاده شود.
و یکی از نتایج اینگونه نگاه به ریکی این است که دیگران با دیدن اینگونه اساتیدی با عنوان استاد ریکی و 32 سبک ریکی احساس ترحم
بترحم به استاد و تنفر از ریکی می کنند وابزاری مفید برای شفا را از کف می دهند.